مديريت عادلانه مهدوي(قسمت سوم)

مديريت عادلانه مهدوي(قسمت سوم)

25ـ او متوجه شام ميشود. جبرئيل و ميکائيل اطراف او را ميگيرند، اهل آسمان و زمين شادماني ميکنند، پرندگان, وحشيان و ماهيان شادي ميکنند، آب در دوران او فراوان ميشود و رودخانهها جاري ميگردند، زمين ثمرات خود را ميافزايد، گنجها ظاهر و خارج ميشوند.
26ـ رسول خدا (ص) مي‌فرمايد:
در آخر امت من، مهدي خروج ميکند. خدا باران را برايش فراوان مي بارد و زمين، گياه خود را مي روياند. او مال را به شکل صحيح تقسيم ميکند، مرکبها فراوان ميشوند و مردم مورد اعظام و اکرام مي شوند. او هفت يا هشت سال حکومت مي‌کند.
27ـ رسول خدا (ص) مي‌فرمايد:
مهدي هفت يا هشت سال حکومت ميکند. امت من در آن در تنعم و رونق هستند که هيچ امتي اينگونه در رفاه نبوده است. زمين هرچه دارد بدون کم و کاست رو ميکند، مال در آن زمان مثل دوس است به هرکس مي رسد. ميگويند هرچه مي‌خواهي بردار.
28ـ در زمان قائم(عج)، فراواني و وفور از جهت باران و کشاورزي است. کينه از دل بندگان مي رود، وحشيان رام مي شوند، يک زن بين عراق و شام عبور مي‌كند. در حاليكه همه جا همواره گياهان و مزارع است و زينت خود را با خود دارد، هيچ درنده اي او را دچار اضطراب و ترس نميکند. اگر مي‌دانستيد به خاطر ايستادگي در برابر دشمن و تحمل ناروائي‌ كه مي‌شنويد چه چيزي براي شما خواهد بود و هر آينه دلهاي شما شاد مي‌شد.
29ـ اميرالمومنين(ع) مي‌فرمايد:
مهدي(عج) فرماندهان (فرمانداران) را به شهرها ميفرستد تا به عدالت بين مردم حکم کنند. گوسفند يا گرگ يکجا خواهند بود، بچهها با عقرب و مار بازي ميکنند، بدون آزار و اذيت... بدي ميرود و خوبي باقي ميماند. رونق کشاورزي بياندازه ميشود. زنا، شرب خمر و ربا رخت برميبندد، مردم به عبادت، شريعت و ديانت روي مي آورند، نماز جماعت رونق ميگيرد. عمرها طولاني مي‌شود، امانات اداء ميشود، درختان پرميوه ميشوند، برکات فراوان ميگردد، اشرار نابود ميشوند، اخيار باقي ميمانند، دشمنان اهل بيت باقي نميمانند.
اين مشتي از خروار است. احاديث فراوان ولي مجال اين مقال اندک است.
دو عنصر برنامهريزي و عدالت از ميان اين اخبار نوراني موج ميزند. نياز به شرح نيست ((عدالت اجتماعي)) که شامل عدالت در همه عرصهها ميشود، کاملاً مشهود است.
در حديث 19، بحث از پر کردن زمين از قسط و عدل است و در حديث 28: بحث از حکومت عادلانه فرمانداران و کارگزاران او در بلاد است. از اين قبيل اخبار که از اعمال عدل به شکل مطلق ياد ميکند، در جوامع حديثي مهدوي فراوان است. مخصوصاً که اصطلاح (مملو کردن) طرح شده، آنهم بعد از مملو بودن از ظلم، پرکردن عدل" يعني فراگيري و گسترش و همهجانبگي عدالت. استاد مطهري ميگويد :
((آيات قرآني عدل را چهار قسمت کرده: عدل تکويني، عدل تشريعي، عدل اجتماعي و عدل اخلاقي و آنچه در قرآن در زمينه عدل اجتماعي آمده، چهار قسمت است: عدل خانوادگي، عدل قضايي ، عدل اصطلاحي اجتماعي و عدل سياسي بيش‌ترين آيات مربوط به عدل و درباره عدل جمعي و گروهي است، اعم از خانوادگي، سياسي، قضايي، اجتماعي. تا آنجا که اين بنده به تقريب به دست آورده در حدود 16 آيه در اين زمينه است.
برنامه حضرت مهدي(عج) امتلاء ارض از عدالت به صورت تمام و كمال است والا (يملأ الارض به قسطا و عدلا) معنا ندارد و اما آنچه از اخبار به دست ميآيد و جز برنامه عادلانه اوست:
الفـ عدالت اقتصادي (آشکار شدن گنجها در حديث 16) که در احاديث فراواني به آن اشاره شده، حاکي از يک فعاليت عظيم و رونق اقتصادي است که آنچه ثروت در دل زمين است استخراج ميشود. هرچند لحن آيات حاکي از يک اعجاز و کرامت است، ولي ميتواند حاکي از قدرت مديريت برنامه‌ريزي آن حضرت در به کارگيري نيروها هم ميباشد. به هرحال، اين اصطلاح مکرر(آشكار شدن گنجها)، سمبلي از رونق و استخراج معادن گوناگون است" يعني مديريت بهرهوري يعني استفاده از جميع امکانات زمين، نه اينکه زمين پر از ثروت باشد و مثل بعضي کشورها، مردم روي آن گرسنه قدم بزنند.
بـ اصطلاح ((فراواني باران‌)) (حديث 25 و 26)، ((جوشش چشمهها)) (حديث 17)، ((فراواني آب در دولت او)) (حديث 25) حاکي از عدالت است" چرا که در اخبار است اگر عدالت قضايي باشد، آسمان مي بارد. و نيز حاکي از يک (مديريت آب) است که از شاخههاي مديريت بهرهوري است.
جـ عدالت بالسّويه اجتماعي کاملا مشهود است" چرا که لحن حديث مطلق است و شامل همه انسانها در همه زمين ميشود. بحث از سرزمين خاص نيست" قلمرو حکومت او سراسر سرزمين و همه انسانها هستند و طبق اخبار که هيچ قيدي ندارد، اين ثروت جوشان، فراگير و بدون تبعيض است و شعبهاي از رحمت رحمانيه است.
دـ در تعريف برنامهريزي گفته شد انتخاب اهداف از عناصر اصلي آن است و کليه اقدامات و تصميمگيريها براي رسيدن به آن اهداف انجام ميپذيرد. مهدي (عج) از حکومت خود چه هدفي دارد، جز همان اهداف که رسول خدا (ص) و اميرالمومنين (ع) داشتند كما اينكه آن حضرت در يک خطبه به چهار هدف اشاره ميکند (احياي معالم و شعائر دين خدا، اصلاح (آباداني شهرهاي خدا) امنيت بندگان مظلوم خدا و اقامه حدود خدا) همين اهداف را امام حسين(ع) هم به عينه بيان ميکند. اين اهداف در يک کلمه قرآني (قيام به قسط) خلاصه مي‌شود.
در اخبار فوق، مهدي هم امنيت ميآورد. نماد امنيت بازي کردن بچهها با عقربها و مارها بدون ترس (حديث 15)، مسافرت يک زن با زينت بدون ترس از عراق به شام (حديث 28)، جمع شدن گرگ و ميش با هم (حديث 15)، رفتن بديها و بدها و باقي ماندن خوبيها و خوبها (حديث 23) ميباشد. اينها سمبل امنيت بندگان مظلوم است که ((زن و بچه)) به عنوان مثال اتم است که نوعا در بحرانها دچار وحشت ميشوند (بيش از مردان) و پرواضح است که امنيت کامل در سايه عدالت قضايي است. اگر قاضيان عادل نباشند و احقاق حق و ابطال باطل نکنند، امنيت افسانهاي بيش نخواهد بود. قرآن ميفرمايد:
(((در زمان ظهور) خداوند براي مؤمنان و عاملان صالح خوف را به امنيت تبديل مي‌كند.))
و اين وعده خدا تحقق مييابد. ((اصلاح در بلاد)) که از اهداف حکومت علوي بوده است هم در حکومت مهدوي از خلال اخبار مشهود است. نسلها اصلاح ميشود، اخلاقها اصلاح ميشود، بديها وجود ندارد، منکر زائل ميشود، لباسها مندرس نميشود. هر رنگ بخواهند ظاهر ميشود (حديث 23) اگر دقيق مرور شود، رونق اقتصادي و بي نيازي مردم از هر حيث حاکي از يک عدالت اقتصادي است. فقر توزيع نميشود که نوعي عدالت منفي است" بلکه فراواني و ثروت توزيع ميشود. اين حديث پيامش اين است که کسي زير خط فقر نيست. تهاجم فرهنگي از بين ميرود که نوعي عدالت فرهنگي را ميرساند (براي شيطان جايي باقي نميماند)" يعني اينکه تهاجم و نقشههاي او شکست ميخورد. هيچ پدري جلوي فرزندش خجل نيست. تسلط اقتصادي و فرهنگي دارد. مردم مرغ را ميخورند، دوباره زنده مي‌شود، يعني هيچ کمبودي نيست. تمام اهداف چهارگانه علوي و تمام اقسام عدالت که استاد مطهري شمرد، همه در اين اخبار مندرج است.
هـ برخي انديشوران برآنند که امام مهدي مبدءالآيات است يعني صاحب معجزه است و تمام برنامه ريزي و سازمان دهي و رهبري و نظارت او اعجاز آميز است و اخبار حاکي از اين امر است. و لذا مديريت او با استانداردهاي مديريت مادي و تمدني سازگار نيست طرحي نو در مي‌اندازد با ساقي به هم مي سازد و سقف مي شکافد و نيز برخي ديگر برآنند که عدالت مهدوي ناشي از عدالت خدايي است و عدل مثل توحيد امري فطري است. و چون تمدن موجود بشري افسار گسيخته و به دور از استانداردهاي عدل فطري است و امام مهدي (عج) عدالت فطري را پياده مي کند. پس لاجرم با اين تمدن هاي مادي و اندازه هاي آن نمي سازد و از راهبردهاو راه کارهاي ديگر فوق مادي استفاده مي کند و جامعه اي بدور از معيارهاي شناخته شده مي سازد.
به نظر مي رسد که لحن اخبار و ادبيات خاص آن که مبتني بر فرهنگ مغيبات است موجب چنين برداشت هايي شده است در صورتي که انديشمندي ديگر معتقد است که همه چيز عادي و مادي است حتي اگر بحث از نوري در کف دست ياران مهدي ديده مي‌شود که از يکديگر اطلاع پيدا کنند همين وسائل ارتباط الکترونيک جديد است و نه امري خارق العاده، آنچه حق است امري ميان اين دو نوع انديشه است.
حکومت حضرت مهدي(عج) چون آخرين حلقه حکومت ولوي و رحماني است علي القاعده از نوعي کرامت برخوردار خواهد بود تا ريشه تمام ظلم و استکبار را بکند و بخشکاند و چون سنت خداوند جريان امور از طريق اسباب است از تدابير سياسي اجتماعي و اقتصادي شناخته شده استفاده مي شود منتهي با قدرت و سرعتي خارق العاده‌تر و به قول بعضي متفکران معاصر (اينکه همه سلاح ها در مقابل مهدي(عج) از کار مي افتد به اين علت است که حضرت مهدي(عج) آگاهي مي‌دهد لذا آن ها به ناکارايي سلاح ها و تو خالي بودن دشمنان پي مي‌برند و مقابله مي کنند و آن سلاح بي تاثير مي شود در مقابل اراده مردم مثل انقلاب بهمن 57) با اين برداشت ادبيات کرامت آميز مهدوي که تا بحال 29 نمونه از آن، در اين مقاله نقل کرديم. در عين خارق العاده بودن تاثير به خاطر شخصيت خارق العاده حضرت مهدي (عج) همه چيز را از طريق اسباب خودش پي مي گيرد. و حضور فرشتگان و اجنه هم از اين قبيل قدرت هاي رواني و روحي است که گاهي تحت عنوان (رعب) در بعضي اخبار طرح شده است (حديث)
اين نکته را از اين جهت نقل کرديم که وقتي از عصر عدالت همه جانبه در برنامه ريزي آن حضرت سخني مي رانيم نگاه صحيحي داشته باشيم. چرا که حکومت مهدوي همانند حکومت نبوي و علوي براي ما منتظران الگوست صرف اميدزايي نيست بايد با استاندارهاي بشري قابل تحقق باشد تا بتوانيم در حکومت هاي اسلامي قبل از حکومت مهدوي به تحقق عدالت اجتماعي همت گماريم.
بر اين اساس حديث 17 که از سنگ موسي که همراه مهدي است و واجد همه تداركات است مي تواند وسيلهاي بسيار پيش رفته باشد چرا که قسمت اعظم علم نزد حضرت مهدي(عج) است و مي تواند پيش رفته ترين امکانات را در اختيار بگيرد.
نکته‌اي که باقي مي‌ماند لحن شديد امام صادق (ع) در حديث 18 است که مخالفان طولاني شدن سال ها را زنديق مي‌شمارد كما اينكه مخالفان انشقاق قمر به دست رسول خدا (ص) را زنديق ميانگارد. زنديق منكر قدرت خارق العاده الهي است. بايد گفت اگر ما قاعده (جريان امور از طريق اسباب) را بپذيريم همه چيز حل مي شود. حتي طولاني شدن زمان، کما اينكه در تعريف معجزه و تمايز آن با سحر به همين نکته (تکيه بر اسباب ) اشاره و تکيه مي شود.
به تناسب نکته‌اي برنامه‌ريزانه هم گفته شود و آن اينکه از انواع برنامه ريزي مديريت زمان است و حديث 18 به آن هم اشاره دارد. مديريت زمان علاوه بر تعريف اصطلاحي آن که بهره برداري بهينه از زمان است و شعار مبنايي آن (توزيع الوقت توسيع الوقت است) با الهام از اين حديث مي تواند معناي خاصي پيدا کند و آن مديريت زمان با ولايت تکويني است که بتوان آن را توسعه داد، و شايد اين معنا باشد که توسيع و طولاني شدن وقت حاکي از بهترين استفاده از زمان است. وقتي از ثانيه ثانيه به شکل مفيد استفاده کنيم زمان اضافه مي آوريم. صاحبان مديريت زمان در 24 ساعت که ديگران هم در اختيار دارند برآمدي 72 ساعته يا بيش تر دارند، چرا که بلدند چگونه استفاده کنند، اين رمز و راز مديريت زمان است، بر اين اساس توجه به تدبير الهي حضرت مهدي (عج) و مديريت فوق عالي زماني توسط ايشان گويا زمان طولاني تر از هميشه است مثلا در حديث شماره 26 مدت حکومت ايشان را به هشت يا نُه سال دانسته است ولي همين زمان وقتي خوب بهره برداري شود با هزار سال برابر است.
لذا آن حضرت برنامه ريزي عادلانه و خارق العاده خود را که در همه ابعاد است در همين مدت کوتاه انجام مي دهد ... از اين رو نياز نيست خيلي خود را اسير اعداد و ارقام نماييم. (والله العالم) اين همان عدالت بي پاياني است که توسط آن حضرت انجام مي گيرد.
وـ حديث 20 حاکي از مسلح بودن و توانايي نظامي همگاني است همه به نامشان شمشيري ثبت است اين نوعي عدالت است که همه آموزش دفاعي و نظامي مي بيننند و نيز فراواني سلاح را نشان مي دهد در مقابل اين امت مسلح و تحت فرمان فرمانده چگونه مي‌توان ايستاد؟!
ح ـ حديث 22 حاکي از اوج عدالت اجتماعي است که آنچنان صحنهها را نوراني مي کند که گويا مردم نيازي به نورافشاني خورشيد و ماه ندارند. و چون نور فراگير است، پس عدالت او فراگير است.
طـ حديث 25 حاکي از رضايت همگاني از حکومت آن حضرت است که ناشي از اعمال عدالت است. چرا که شادي آسمان و زمين را ناشي از ظهور او و ظهور آب و گنج از آسمان و زمين مي داند اين يک عدالت رضايت آميز است.
يـ در حديث 26 بحث از تقسيم صحيح اموال است که همان توزيع عادلانه ثروت است که به لفظ (صحيح) از قول نبي اکرم(ص) طرح شده است يعني عمده ترين معضل اقتصادي حکومت ها و دولت ها را حضرت مهدي (عج) با مديريت عادلانه و برنامهريزي عادلانه اقتصادي خود حل مي کند و به گونه اي که رسول خدا (ص) در حديث 27 بر بي‌نظيري رفاه مهدوي اشاره مي‌کند آنقدر مردم در اثر اين توزيع بي نياز مي شوند که سياست چک سفيد اعمال مي شود و طبق حديث 27 مال در يک ظرف است و هرکس به شکل آزاد از آن برمي دارد.
كـ اين عدالت اقتصادي و اين برنامه ريزي کم نظير اجتماعي از آن رو به ثمر مي نشيند که طبق حديث 29 در آن ربا وجود ندارد، ربا مظهر اقتصاد و تجارت نامشروع و غيرصحيح است و اين يک پيام است براي کليه اقتصاد دانان که تنها راه عدالت اقتصادي گريز از ربا و خانواده آن است (هر نوع فساد اقتصادي) حديث 29 مي گويد وقتي ربا و زنا و بدي و شرب خمر نيست، عمرها طولاني توليدات عالي ديانت و امانت موجه و معروف و برکات فراوان مي گردد. و اينکه مي فرمايد دشمنان اهل بيت باقي نمي مانند کنايه از اين است که اقتصاد اهل بيت حاکم مي شود اقتصادي که قرنها مانع از تحقق داشته است بدست مهدي (عج) پياده مي شود.
جمع بندي: پس عدالت اجتماعي اعم از عدالت قضايي، فرهنگي، اقتصادي و خانوادگي و شغلي و امنيتي است که از خلال اخبار فوق استنتاج شد. و دست آورد دست پرقدرت مهدي (عج) مي باشد. که ناشي از برنامه ريزي است به عنوان يکي از پنج وظيفه مديريت.
نظارت
سومين وظيفه يک مدير نظارت است
نظارت يا کنترل را به گونه هاي مختلف تعريف کرده اند در همه اين تعريف ها کنترل را نوعي مقايسه بين آنچه هست و آنچه بايد باشد دانسته اند يکي از اين تعاريف از استونر است که مي‌گويد:
کنترل مديريتي فرآيندي است جهت حصول اطمينان از اين كه فعاليتهاي انجام شده با فعاليتهاي برنامهريزي شده مطابقت دارد در واقع كنترل فراگيرتر از برنامه ريزي است کنترل مديران کمک ميکند تا مراقب اثر بخشي فعاليت هاي برنامه ريزي، سازماندهي و هدايت باشند، بخش اصلي فرآيند کنترل، اعمال اقدامات اصلاحي مورد نياز است.
يکي از عللي که موجب مي شود مديران به سختي تفويض اختيار کنند اين است که نگرانند زيردستان کاري را که مسئوليتش بر عهده آنان است به درستي انجام ندهند، اگر مدير نظام کنترل موثري به وجود آورد اين بي ميلي به تفويض اختيار کاهش مي يابد. مديراني که اختيار خود را تفويض مي کنند چون نهايتا خود مسوول تصميمهايي هستند که زيردستان مي گيرند به سازوکار بازخورد نيازمندند.
نظارت ها دو دسته است:
اول خود نظارتي يا نظارت از درون؛
دوم نظارت بيروني و سازماني.
در ديد اسلام نظارت دروني بر دو پايه عدالت و تقوا است ?اعدلوا هو اقرب للتقوي? ((عدالت کنيد به تقوي نزديک شويد)) عدالت در اين معنا همان اعتدال دروني و کسب اوساط از فضايل و نيز دوري از کبائر و عدم اصرار بر صغائر و اموري که مورد نظارت هستند عبارتند از: افراد امور مالي، عمليات و برنامه‌ها.
در حکومت مهدي(عج) نظارت چگونه است؟ به چند خبر مهدوي اشاره مي کنيم:
30ـ چون قائم آل محمد قيام کند به هر اقليمي مردي مي فرستد و به او مي‌گويد: فرمان تو در کف توست چون با موضوعي مواجه شوي که از آن سردرنياوري و نفهمي به کف دست خود نظر کن و به هرچه در او بيني عمل نما قشوني به قسطنطنيه مي فرستد چون به خليج برسند چيزي بر پاهاي خود مينويسند و روي آن راه مي روند اهل روم آنها را مي‌بينند و مي گويند اينها اصحاب او هستند که روي آب راه مي روند پس خود او چگونه است؟ آن گاه دروازه شهر را به روي آنان بازخواهند کرد آنها وارد مي شوند و هرچه بخواهند حکم مي‌نمايند .
31ـ هرگاه قائم ما قيام کند خداوند به گوش ها و چشم هاي شيعيان ما قوه و نيرويي بخشد در حالي که بين آنها و قائم (ع) واسطه اي نباشد، با شيعيان ما تکلم فرمايد و آنها مي‌شنوند و به آن حضرت مي نگرند در حاليکه آن حضرت در مکان خود مي باشد .
32ـ گويا قائم را مي بينم که در پشت نجف بر اسبي سياه همراه با نقاطي سفيد و خطي سفيد در پيشاني آن سوار شده است آن گاه آن را به حرکت مي آورد و در پس در اين هنگام اهل همه سرزمين ها او را در پشت سرزمينشان مشاهده مي کنند .
33ـ در خصوص قول خداوند ?اينما تکونوا يات بکم الله جميعا? ؛ ((هرجا باشيد خدا همه شما را جمع مي‌کند)) ابالحسن(ع) مي‌فرمايد: مربوط به قيام قائم است که خداوند جمع شيعيان را از جميع بلدان جمع مي‌کند.
34ـ امام باقر (ع) در تفسير آيه ?الذين ان مکنا هم في الارض اقاموا الصلوة و آتو الزکاة و امروا بالمعروف و نهو اعن المنکر فللّه عاقبة الامور? فرمود: اين مربوط به آل محمد (ص) است مهدي(ع) و اصحاب او را خداوند در مشارق و مغارب زمين حاکم مي‌گرداند دين را پيروز مي گرداند و بوسيله مهدي و اصحاب او بدعت ها و باطل را زائل مي‌کند پيروان باطل را هم زائل مي‌کند تا اثري از ظلم نماند ياران مهدي امر به معروف و نهي از منکر مي‌کنند و
عاقبت امر از آن خداست (سرانجام دين خدا حاکم مي‌شود).
35ـ امام صادق(ع) فرمود: در زمان قائم مومني در شرق برادرش را در مغرب مشاهده مي کند و آنکه در مغرب است برادرش را در مشرق مي بيند.
اخبار فوق حاکي از نظارت آسان و جمعي است همه تحت نظر ديگري و ديگران هستند (حديث 35 و 31) . امر به معروف و نهي از منکر به عنوان نظارت عمومي رايج است و از برنامه هاي اصلي دولت مهدي(عج) است (حديث 34) از خصوصيات ياران مهدي (عج) به شکل بارز ايمان و تقوي و شجاعت است (احاديث 7 تا 14) که خود حاکي از يک نظارت دروني يا خود نظارتي است که در مديريت نوين به آن اهتمام ويژه‌اي مي‌شود.
مديران را از نظارت تحميلي پرهيز و به خود نظارتي سوق مي دهند و اين همان نهادينه شدن ملکه تقوي و عدالت است. بنابراين ظهور عدالت دروني که عامل پرهيز از گناه و موجب تعادل اخلاقي و فضيلتي است در ياران مهدي موج مي زند و نظارت را خود بخود اعمال شده قرار ميدهد ... (اين يک جلوه از عدالت درنظارت و مديريت عادلانه مهدي)
از سوي ديگر در مديريت نوين از (نظارت موثر) صحبت شده است که عبارت است از نظارتي که به جمع آوري اطلاعات اکتفا نمي‌کند بلکه با استفاده از بهترين ساز و کارهاي نظارتي و بهترين راه کارها تا پايان پيش مي‌رود و کار نظارت را با اقدام اصلاحي تمام مي‌کند. آن گاه يکي از خصلت‌هاي نظارت موثر (اعتدال در نظارت) شمرده شده که ميانه روي در نظارت است نه خيلي زياد نه خيلي کم و گفته شده نظارت زياد به لجاجت، فريب دادن و دادن اطلاعات غير معتبر و اصلاحات مقطعي مي‌انجامد و نظارت کم به تورم هزينه ها مي‌انجامد، لذا نظارت معتدل سفارش شده است.
ما يکي از معاني عدالت را معناي چهارم ميانه روي و دوري از افراط و تفريط آورديم. و حکومت مهدي (عج) که مظهر عدالت تمام عيار است از بعد ميانه روي هم بهره مند است لذا آن حضرت از نظارت ميانه و موثر استفاده مي کند. چون يارانش پاک و پاک باخته هستند، به شکل خودجوش کار مي کنند ولي از آن جهت که فرد هرچه بهتر باشد بازهم نظارت مي‌خواهد براي اين کار طبق حديث 30در کف دست آنها نوري قرار داده که عامل ارتباط و نظارت است ... علاوه بر اينکه نظارت عمومي امر به معروف و نهي از منکر هم وجود دارد. (طبق حديث 34).
وجهه سوم عدالت در نظارت عدالت به معناي مساوات و رفع تبعيض است چرا که لسان اخبار مطلق است و همگان را شامل مي شود حتي خود حضرت علاوه بر اينکه از سوي خداوند تحت نظارت است. از سوي مردم هم به وسيله امر به معروف و نهي از منکر و بوسيله نور در کف دست هر فرد تحت نظارت است هرچند عصمت دروني او را بي نياز کرده است ولي عدالت اقتصادي تعميم در نظارت را دارد. چرا كه ملاك نظارت وجود اختيار و مسئوليت است. و بالاترين مسئوليت در اختيار مهدي (عج) است. (او نيز همانند جدش علي(ع)) كه خود را از نظارت مستثني نميدانست و مردم را به نصيحت خويش دعوت ميكرد، خود را از نظارت مردم مستثني نمي‌داند؛ اگرچه در عمل موردي براي اقدام اصلاحي پيدا نشود. و دليل ديگر اين نظارت پذيري مهدي(عج) اين است كه الگو بودن حكومت براي حكومتهاي قبل از ظهور هم باقي بماند كه همه خود را نيازمند نظارت بدانند.
جمعبندي؛ نقش عنصر عدالت در نظارت: (طبق معاني دهگانه عدالت كه در آغاز اين مقاله آمده است)
نظارت دروني يا خودنظارتي كه همان كلمه عدالت و تقوا است؛ (معناي هفتم و دهم عدالت).
نظارت معتدل و به دور از افراط و تفريط؛ (معناي چهارم عدالت).
نظارت عام و همگاني از پائين به بالا يا از بالا به پائين بدون تبعيض. (معناي پنجم عدالت).
انگيزش
چهارمين وظيفه يك مدير انگيزش است. انگيزش از سادهترين و در عين حال پيچيدهترين وظايف مديريت است. به اين دليل ساده است كه مردم به سوي رفتاري كه احساس كنند پاداشي در پي‌دارد برانگيخته ميشوند. بنابراين؛ برانگيختن شخص نبايد كار چندان دشواري باشد؛ فقط بايد مشخص شود كه شخص چه ميخواهد تا بتوان از آن به عنوان پاداش و انگيزه استفاده كرد. در همين مرحله نيز انگيزش پيچيده مي‌شود؛ چرا كه آن چه را كه يك نفر به عنوان پاداش مهم تلقي ميكند، ممكن است براي شخص ديگري مهم نباشد. افراد از نظر چگونگي پيشبيني موفقيت خود با هم متفاوتند. با اين حال عليرغم پيچيدگي انگيزش، ترديدي نيست كه انگيزش اساس مديريت است. اگر مديران نتوانند به گونهاي كاركنان را تشويق به كار كنند، در مديريت موفق نخواهند شد. دربارة انگيزش، نظريات متفاوتي ابراز شده است؛ ويكتور روم، مازلو، فردريك هرزبرگ، مك كلاند، وسل گلرمن و گري دسلر كه مشهورترين آن‌ها نظريه ابراهام مازلو است كه براساس سلسله مراتب نيازها از مادي به معنوي تنظيم شده است. او معتقد است تامين نياز عمدهترين عامل انگيزش است. خاصيت انگيزش اين است كه افراد بدون خستگي و بيهودگي با عشق و علاقه نهايت توان را به كار ميگيرند تا نيازهاي خود را تامين كنند در نظريه مديريت رحماني بالاترين انگيزش به برآورده شدن متعالي‌ترين نيازها اختصاص يافته است. در حكومت مهدوي انگيزش ياران مهدي به اوج ميرسد.
36ـ مفضل بن عمر از امام صادق(ع) سوال كرد آقاي من حضرت مهدي(عج) از كجا و چه‌گونه ظهور ميكند؟ امام(ع) فرمود:
اي مفضل تنها ظاهر ميشود و تنها به خانه خدا ميآيد و تنها وارد كعبه ميشود و آن روز را به تنهايي به شب ميرساند. چون شب فرا آمد و مردم همه خواب رفتند جبرئيل و ميكائيل و صفوف فرشتگان از آسمان نزد او فرود ميآيند. جبرئيل به او مي‌گويد: آقاي من سخنت روا و امرت نافذ است. آن حضرت دست مبارك بر صورت خود ميكشد و ميگويد: ستايش خداي را كه وعده خويش استوار فرمود و زمين را در قبضه ما گذاشت. در هر كجاي بهشت كه بخواهيد منزل مي‌گيريم چقدر خوب است اجر و پاداش عملكنندگان در بين ركن و مقام ميايستد و به آواز بلند ميگويد: اي جماعت نقبا، اي خاصان و آنان‌كه شما را (خداوند) پيش از ظهور براي نصرت من ذخيره كرد، از صميم دل و اطاعت كامل نزد من آييد. صداي مبارك آن حضرت در شرق و غرب عالم به آنها ميرسد، بعضي از آن‌ها در محراب به عبادت مشغول و بعضي در رختخواب مي‌باشند. به همين يك صدا همه آواز او را ميشنوند، دعوتش را اجابت كرده و اندازة يك چشم بر هم زدن به مكّه ميآيند. همة آنان پيش او در بين ركن و مقام حاضر ميشوند. خداوند امر مي‌فرمايد نوري از آسمان تا زمين ستونوار كشيده شود و به آن نور همة مؤمنان كه در روي زمين هستند روشنائي مي‌گيرند و نوري از آن به اندرون خانههاي مؤمنان بتابد و دلهاي آنان به تابش آن نور خرم و خرسند ميشود.
37. گويا ميبينم كه اصحاب قائم(عج) را كه بين آسمان و زمين را پر كردهاند. چيزي نيست مگر مطيع آن‌ها حتي درندگان زمين و هوا همه چيز و همه كس درصدد تامين رضايت آنها هستند. زميني بر زميني ديگر فخر ميكند و ميگويد امروز بر من يكي از اصحاب قائم(عج) گذشته است.
38. فرج ما هنگامي است كه صاحب اين امر (قائم) با ميراثهاي پيامبر اكرم(ص) از مدينه خارج شده رهسپار مكه معظمه گردد، راوي پرسيد: ميراث پيامبر اكرم(ص) چيست؟ فرمود: شمشير، زره، عمامه، بُرد، تازيانه، پرچم، كمان و زين است. آن حضرت چون وارد مكه شد شمشير را از غلافش در ميآورد، زره و بُرد و عمامه را ميپوشد، پرچم را برافراشته تازيانه را به‌دست ميگيرد و از خداي تبارك و تعالي اذن ظهور ميطلبد.
39. امام باقر(ع) فرمود:
زماني كه قائم ما قيام كند دستش را بر سر بندگان قرار ميدهد، پس عقل‌هاي آنها را جمع ميكند و خواستههاي آنان با اين كار كامل ميشود.
40. امام صادق(ع) در حديثي طولاني كه در آن آمار ياران حضرت مهدي(عج) را به تفصيل كشورهاي آنها ذكر كرده است. در ضمن آن ابوبصير ميپرسد:
فدايت شوم آيا در زمين غير از آنان كسي مؤمن نميباشد؟ فرمود: بلي، ولي اينان كسانياند كه خداوند قائم (عج) را از ميانشان برگزيد. و آنان نجبا، قضاة، حكّام و فقها در دين هستند. خداوند ظاهر و باطن آنان را پاك كرده به‌گونهاي كه هيچ امر و حكمي بر آنان مشتبه نميشود. هر كدام از آنان خودش را با 300 نفر برابر مي‌داند.
تا اين‌جا، چهل حديثي كه آورده شد، چهار وظيفة يك مدير اسلامي و مهدوي روشن گرديد. وظيفه پنجم كه رهبري است، در حقيقت مجموعه اين چهار وظيفه و چهل حديث است. البته در اين نوشته فرصت اين مختصر مجال پرداختن به آن را نميدهد.
انگيزش هم از اين احاديث خاص برداشت مي‌شود و هم از مجموعه چهل حديث. وقتي امامي عادل باشد. خصايص رسول خدا(ص) را داشته باشد تمام ودائع رسول خدا(ص) را با خود حمايل كرده باشد، (حديث 38) آن برنامه عادلانه و آن نظارت عدالت محور و آن سازماندهي مبتني بر اعتدال را داشته باشد، بديهي است كه همه به فرمانش در آيند. وقتي مساوات برقرار شود، هر كس به حق خود برسد و در جاي خويش قرار گيرد. چگونه ممكن است كه انگيخته نشود. وقتي مهدي(عج) ظهور كند از مكه صدا زند هر جا باشد خود را برساند (حديث 32) ?اينما تكونوا يأت بكم الله جميعاً? وقتي آن امام همام دست شفقت و قدرت بر سرها مي‌كشد، عقل و انديشه را جمع ميكند، عقل جمعي را به عقل فردي برتري مي‌دهد و آرزوهاي كودكانه و دراز را به آرزوهاي واقعي و شرعي تبديل ميكند (حديث 39). چگونه جهش و جنبش در ياران ايجاد نشود و جان خود را پناه او قرار ندهند؟ (حديث 10) و هرچه را اشاره كند با جان و دل انجام ندهند. (حديث 10).
بيترديد اصليترين عامل انگيزش، وجود عدالت است كه در تار و پود نظام مهدوي مشهود است. در سازماندهي، نظارت برنامهريزي، رهبري و هماهنگي، اين عنصر است كه ياران او را به اهتزاز و ابتهاج در مي‌آورد.
اگر ملاك انگيزش را تامين انواع نيازها بدانيم، طبق حديث 23 اين نيازها كامل اشباع ميشود و طبق حديث 9 (هرگاه كه يكي از مومنان نياز و درخواستي از حضرت داشته باشد قائم (عج) فرشتهاي را به سراغ او ميفرستد تا او را نزد قائم (عج) ببرد پس نيازش برطرف خواهد شد. و مجددا به محل كار خود برگردانده خواهد شد). لذا مانعي از انگيزش وجود ندارد. واضح است كه برطرف كردن نيازها جلوهاي تمام از عدالت و مساوات و برابري است. به عكس، ظلم، اجحاف و تبعيض در فروكاهيدن انگيزههاي انقلابي و فداكارانه بسيار موثر است و چون امام مهدي(عج) مظهر عدل، بلكه خود عدل است، عدل مشتهر و منتظر است. او ظلم و جور فراگير را ريشه كن ميكند خواه ناخواه، همه به شكل اعجاب انگيزي برانگيخته مي‌شوند. خداوند در قرآن چنين مي‌فرمايد:
اي كساني كه ايمان آوردهايد هر كدام از شما از دينش برگردد خداوند به زودي قومي را جايگزين آنان ميكند كه دوستشان ميدارد و آنان نيز خدا را دوست ميدارند. آنان در نزد مؤمنان فروتن هستند و در برابر كافران سربلند در راه خدا مجاهدت ميكنند و از ملامت سرزنش كنندگان نمي‌هراسند. اين فضل الهي است كه به هر كس بخواهد عطا ميكند.
كه عدهاي از مفسران اصحاب مهدي را مصداق بارز اين آيه مي‌دانند.
درپايان اميدواريم كه ما منتظران كه انقلاب كردهايم و به پيروي از نائب عدل آن حضرت زمينهساز ظهور او ميخواهيم باشيم، با نهادينه كردن عدالت در آفاق و انفس، در بينش و ارزش و روش، بتوانيم زمان ظهور آن عدل مشتهر را نزديك كنيم و اداره و مديريت امور خود را به مهدي(عج) بسپاريم. كه با عدالت تمام بهشتي قبل از بهشت برايمان تحقق بخشد.

منبع: فصلنامه انتظار، شماره 14 الف




:: برچسب‌ها: صمصام الدين قوامي , مديريت عادلانه , مديريت عادلانه مهدوي , حديث , روايات , دعاي عهد , رسول خدا , زمان قائم , اميرالمومنين , فصلنامه انتظار ,
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : سید محمد حسین هاشمی زاده
تاریخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: